در این بخش شما را با معنی at the helm آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح یعنی مسئولیت و مدیریت یک سازمان یا جمعی از افراد را در اختیار داشتن و راس چیزی بودن. در ادامه میتوانید چند معنی و کاربرد دیگر این اصطلاح را بخوانید.
معانی و کاربرد
- مسئول یک سازمان، گروهی از افراد و...
- در حین کنترل یک سازمان
مثال
Lara resigned after a couple of years at the helm of the company.
لارا پس از چند سال که در راس شرکت بود، استعفا داد.
We are confident of success with Ronnie Albert at the helm.
ما به موفقیت با مدیریت رونی آلبرت اطمینان داریم.
With Steve at the helm, Apple was bound to prosper.
با در اختیار داشتن استیو بهعنوان مدیر مجموعه، اپل محکوم به پیشرفت بود.