در این بخش شما را با معنی baby blues آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.
اصطلاح baby blues کنایه از افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان است.
معانی و کاربرد
- افسردگی که بعد از زایمان در تازه‌مادران ایجاد می‌شود
- رفتارهای مضطربانه بعد از زایمان
مثال
Do not speak to her in a rude tone, she is just going through some baby blues right now and needs compassion from you.
با لحن گستاخانه با او صحبت نکنید، او درحال‌حاضر در حال گذراندن افسردگی پس از زایمان است و نیاز به همدلی شما دارد.
Mothers often go through a phase of baby blues after their bundle of joy arrives.
پس از تولد فرزند، مادران اغلب مرحله‌ای از افسردگی را پشت سر می‌گذارند.
Baby blues do not have a definitive remedy but if your condition is severe then a visit to a psychiatrist will do you good. This was the advice that her gynaecologist gave to her when she spoke about extreme anxiety issues.
افسردگی زایمان درمان قطعی ندارد؛ اما اگر وضعیت شما شدید باشد، مراجعه به روانپزشک برای شما مفید خواهد بود. این نصیحتی بود که متخصص زنانش در مورد مشکلات اضطراب شدید به او کرد.
There is no such thing as chronic baby blues. It passes with time.
چیزی به نام افسردگی مزمن زایمان وجود ندارد. با زمان حل می‌شود.
Nowadays even new dads face baby blues, it is a serious condition according to many studies.
امروزه حتی تازه‌پدران با افسردگی بعد از تولد فرزند روبه‌رو هستند، طبق بسیاری از مطالعات این یک بیماری جدی است.
