در این بخش شما را با معنی back against the wall آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح back against the wall یعنی در شرایط سختی قرار بگیرید که در آن انتخابهای محدودی داشته باشید. در ادامه معانی مختلف و کاربردهای این اصطلاح را بخوانید. در قسمت مثالها نحوهی استفاده از این اصطلاح را در جمله و در گفتوگوها یاد میگیرید.
معانی و کاربرد
- قرار گرفتن در شرایط سخت با گزینههای محدود
- به دردسر افتادن و راههای زیادی برای خروج نداشتن
- از یک موقعیت بد، راه خلاصی نداشتن
مثال
The company has its back against the wall and if the employees do not help out now, it will be bankrupt soon.
شرکت در شرایط بدی گیر افتاده و اگر کارمندان الان کمک نکنند، بهزودی ورشکست میشود.
I had my back against the wall, health wise, when I had my first child. But she was the reason why I kept trying to get better.
وقتی اولین فرزندم را به دنیا آوردم، از نظر سلامتی، در شرایط بدی بودم. اما بهخاطر او به تلاش برای بهتر شدن ادامه دادم.
No one should be in a situation like that, with their back against the wall, fighting with their loved ones.
هیچکس نباید در چنین موقعیتی قرار بگیرد؛ راه فراری نداشته باشد و با عزیزانش دعوا کند.
When you have your back against the wall, you will have no time to realise what went wrong and how you can correct it.
وقتی در شرایط سخت و بدون انتخاب گیر بیفتید، دیگر زمانی برای درک اشتباه و نحوهی اصلاح آن نخواهید داشت.
People who have their back against the wall should not be the ones trying to teach others how to run a business.
افرادی که در موقعیت سخت گیر افتادهاند، نمیتوانند به دیگران بیاموزند که چگونه یک کسبوکار را اداره کنند.