در این بخش شما را با معنی back to basics آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح back to basics یعنی دوباره سراغ مفاهیم اصلی و پایه بروید در حالی که برای مدتی آن را فراموش کردهاید یا برای مدتی به آن بیتوجهی کردهاید. در ادامه میتوانید با معانی و کاربردهای این اصطلاح آشنا بشوید و در قسمت مثالها، نحوهی استفاده از این اصطلاح را در جمله یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- بعد از مدتی بیتوجهی، به سادهترین و مهمترین مسائل توجه کردن
- بازگشت به شیوهای اساسیتر برای انجام کاری یا در نظر گرفتن چیزی
- توجه به سادهترین و مهمترین چیزها بعد از مدتی نادیده گرفتن آنها
مثال
After struggling to comprehend the intricate components, it’s time to go back to the basics and refresh ourselves on the basic principles of the topic.
پس از تلاش برای درک اجزای پیچیده، زمان آن است که به اصول اولیه بازگردیم و دانش خود را در مورد اصول اولیهی موضوع تجدید کنیم.
When business began lagging, their CEO opted to go back to the basics by prioritising their original products, which had propelled them into success in their infancy.
هنگامی که کسبوکار شروع به عقب افتادن کرد، مدیر عامل آنها ترجیح داد با اولویت دادن به محصولات اصلی خود، به اصول اولیهای بازگردند که آنها را در مراحل اولیه به موفقیت رساند.
At times, we must cast aside challenging techniques and revert back to the basics if we truly want optimal solutions.
در مواقعی اگر واقعاً راهحلهای بهینه میخواهیم، باید تکنیکهای چالشبرانگیز را کنار بگذاریم و به اصول اولیه بازگردیم.
The coach was determined to bring their team back to basics and spend more time perfecting their fundamentals in order for them to increase their performance all around.
مربی مصمم بود که تیم خود را به اصول اولیه بازگرداند و زمان بیشتری را صرف تکمیل اصول خود کند تا بتواند عملکرد خود را در همه جا بهبود دهد.
The president’s economic package has failed to win the trust of the financial institutions, and he will have to get back to basics.
بستهی اقتصادی رئیس جمهور نتوانست اعتماد نهادهای مالی را جلب کند و او باید به اصول اولیه بازگردد.