در این بخش شما را با معنی back to square one آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح به معنی بازگشتن به خانهی اول و برگشتن به جایی است که از آن شروع کردهاید.
معانی و کاربرد
- بازگشت به جایی که از آنجا شروع کردهاید
- بازگشت به آغاز
- به نقطهی شروع برگشتن، همهچیز را از نو شروع کردن
- دوباره از ابتدا شروع کردن چون تلاش قبلی ناموفق بوده
مثال
The Government and the State Bank spent years strengthening the nation’s economy but the recession and slowdown shattered it, so we are back to square one.
دولت و بانک دولتی سالها صرف تقویت اقتصاد کشور کردند، اما رکود آن را در هم شکست؛ بنابراین ما به نقطهی اول بازگشتهایم.
Having tried to solve the problem for quite some time, we were back to square one when none of our solutions worked.
پس از مدتی تلاش برای حل مشکل، وقتی که هیچیک از راهحلهای ما جواب نداد به نقطهی اول برگشتیم.
The local authorities had repaired the roads a few months ago, but heavy rains damaged them again, so we are back to square one.
مقامات محلی چند ماه پیش جادهها را تعمیر کرده بودند، اما بارندگی شدید دوباره به آنها آسیب رساند؛ بنابراین ما به نقطهی اول برگشتیم.
The opposing parties had been trying to come to a compromise, but when the negotiations broke down, they were back to square one.
طرفهای مخالف تلاش میکردند به مصالحه برسند، اما وقتی مذاکرات شکست خورد، آنها به نقطهی اول بازگشتند.
The police haven’t made any breakthroughs in solving the crime. Their investigation led them to a dead end, so now they are back to square one.
پلیس هیچ پیشرفتی در حل این جنایت نداشته است. تحقیقات آنها را به بنست کشاند؛ بنابراین اکنون آنها به نقطهی اول بازگشتهاند.
If they do not accept our proposal, we will be back to square one.
اگر پیشنهاد ما را نپذیرند، به نقطهی اول برمیگردیم.