در این بخش شما را با معنی backseat driver آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمهی کلمهبهکلمهی این عبارت، رانندهی صندلی عقب است. اصطلاح backseat driver برای اشاره به کسانی استفاده میشود که دائما و بیهوده از راننده انتقاد میکنند و خودشان کاری انجام نمیدهند. البته کاربرد مشابه دیگری هم دارد که در ادامه میخوانید.
معانی و کاربرد
- همسفری که بیجهت از راننده انتقاد میکند درحالیکه خودش هیچ کاری نمیکند
- هر فردی که بهجای کمک یا درک کردن شرایط، توصیههای ناخواسته میکند
مثال
I cannot stand my relatives being a backseat driver to me.
نمیتوانم تحمل کنم که بستگانم به من توصیههای ناخواسته کنند.
This is my assignment and I do not need any backseat driver on this one.
این وظیفهی من است و من به هیچ توصیهکنندهای در این مورد نیاز ندارم.
Instead of being a backseat driver, I would rather take full responsibility and lead the project.
بهجای اینکه بیهوده انتقاد کنم، ترجیح میدهم مسئولیت کامل را بر عهده بگیرم و پروژه را رهبری کنم.
Nobody likes a backseat driver constantly nagging them when they want to work peacefully.
هیچکس دوست ندارد که وقتی میخواهد با آرامش کار کند، یک نفر با نصیحت بیجا دائماً او را آزار دهد.
In our class assignment group, Matt is acting like a backseat driver. Only unwanted advice and complaints with zero meaningful contribution from him.
در گروه تکالیف کلاس ما، مت مانند رانندهی صندلی عقب عمل میکند؛ فقط توصیهها و شکایات ناخواسته بدون هیچ مشارکت معناداری از سمت او.