در این بخش شما را با معنی ballpark figure آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح ballpark figure به معنای «برآورد تقریبی» و «تخمین» است. در ادامه معانی و کاربرد آن را بخوانید. در قسمت مثالها نحوهی استفاده از آن را در جمله یاد میگیرید.
معانی و کاربرد
- نزدیک بودن به مقدار دقیق (معمولاً در مقدار)
- تخمینی از اینکه رقم واقعی چگونه خواهد بود
مثال
The management was given a ballpark figure at the very beginning of the presentation.
در همان ابتدای ارائه، به مدیریت یک آمار تخمینی داده شد.
She manages to give her father a ballpark amount that she would need every week.
او موفق میشود مبلغ تخمینی را که پدرش هر هفته به آن نیاز دارد به او بدهد.
Even a ballpark figure to this number is going to hurt our overall numbers very badly this quarter.
حتی یک رقم نزدیک به این عدد هم بهشدت به آمار کلی ما در این سهماهه آسیب میزند.
I save a ballpark figure of 20% from my salary every month as something for the rainy day.
من هر ماه حدود ۲۰ درصد از حقوقم را بهعنوان چیزی برای روز مبادا پسانداز میکنم.
Do you know that the making of this building cost a ballpark figure of 1 million US dollars?
آیا میدانید که ساخت این ساختمان تقریبا یک میلیون دلار هزینه داشته است؟
I need a ballpark figure that will be required for this project so that the management can make further business and finance decisions.
من به یک مبلغ تخمینی نیاز دارم که برای این پروژه مورد نیاز است تا مدیریت بتواند تصمیمات تجاری و مالی بیشتری بگیرد.
The ballpark figure has been allocated among all the shareholders, when the company liquidated.
این رقم تخمینی در زمان انحلال شرکت بین تمام سهامداران تخصیص یافته است.