در این بخش شما را با معنی bear fruit آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح به معنای بار دادن و حاصل داشتن است. معنای استعاری آن، داشتن نتیجهی پربار است. در واقع هم به معنای ظاهری و هم با معنای باطنی میتوانید از آن استفاده کنید. در ادامه میتوانید چند مورد از کاربردهای دیگر و معانی مختلف این اصطلاح را بخوانید. در قسمت مثالها نحوهی استفاده از این اصطلاح را در جمله یاد میگیرید.
معانی و کاربرد
- نتایج ارزشمندی تولید کردن
- نتایج یا منافع مثبت ایجاد کردن
- نتایج یا پیامدهای مفیدی به همراه داشتن
- نتایج مطلوب را از تلاش یا اقدام ایجاد کردن
- پیامدها یا اثرات رضایتبخش یا ارزشمندی را به همراه داشتن
- به ثمر رسیدن
مثال
Bearing fruit takes time and patience.
به ثمر رسیدن کارها به زمان و صبر نیاز دارد.
This new initiative will bear fruit for years to come.
این ابتکار جدید برای سالهای آینده به ثمر خواهد نشست.
The project has borne fruit at last.
این پروژه بالاخره به ثمر نشست.
If we persevere, our hard work will bear fruit.
اگر استقامت داشته باشیم، تلاش ما به ثمر میرسد.
The changes have already started to bear fruit.
تغییرات در حال حاضر به ثمر نشسته است.
By bearing fruit together, we accomplish far more.
با کسب نتایج مثبت در کنار هم، ما به موفقیتهای بیشتری دست پیدا میکنیم.
Despite obstacles, their determination bore fruit.
با وجود موانع، عزم آنها به ثمر نشست.
The seeds that were sown long ago are now bearing fruit.
بذرهایی که مدتها پیش کاشته شده بودند، اکنون میوه میدهند.