در این بخش شما را با معنی before one can say Jack Robinson آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح یعنی فوری و الساعه. اگر بخواهید آن را عامیانه ترجمه کنید میتوانید آن را «سهسوته» ترجمه کنید. در ادامه چند معنی دیگر آن را بخوانید.
معانی و کاربرد
- خیلی ناگهانی
- در مدت زمان بسیار کوتاه
- سهسوته
مثال
I wanted to have a meaningful conversation with him when he was back from work but he was gone before I could say Jack Robinson.
میخواستم وقتی از سر کار برگشت با او گفتوگوی معناداری داشته باشم، اما قبل از اینکه بتوانم حرفی بزنم رفته بود.
Men always tend to avoid messy subjects and arguments. They would be gone before you can say Jack Robinson, mark my words.
مردان همیشه تمایل دارند از موضوعات و مشاجرات اجتناب کنند. قبل از اینکه بتوانید چیزی بگویید آنها رفتهاند، ببین کی گفتم.
His house was already built before one could say Jack Robinson.
خانهی او در مدت کوتاهی ساخته شده بود.
The judge sentenced him to life imprisonment before the defence lawyer could say Jack Robinson.
قبل از اینکه وکیل مدافع بتواند حرفی بزند، قاضی او را به حبس ابد محکوم کرد.
After the professional fees were announced, the patient disappeared from the ward before the nurse could say Jack Robinson.
پس از اعلام هزینههای حرفهای و قبل از اینکه پرستار بتواند چیزی بگوید، بیمار از بخش ناپدید شد.