در این بخش شما را با معنی beg to differ آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
از اصطلاح beg to differ زمانی استفاده میشود که بخواهید مودبانه با چیزی مخالفت کنید.
معانی و کاربرد
- مودبانه چیزی را رد کردن
- درخواست عفو با امتناع از چیزی
- رد کردن
مثال
The argument was quite wonderful in his opinion but I beg to differ. I never enjoy political debates.
استدلال از نظر او بسیار عالی بود، اما جسارتا من مخالفم. من هرگز از بحثهای سیاسی لذت نمیبرم.
I beg to differ to your substandard taste in clothes.
با سلیقهی زیراستاندارد شما در لباس مخالفم.
He is so arrogant that if someone were to beg to differ to his opinions, he could just never take it.
او آنقدر مغرور است که اگر کسی بخواهد با نظراتش مخالفت کند، هرگز نمیتواند آن را تحمل کند.
I teach this in class every semester and yet I am in search of the student who will beg to differ to my research. That is the day when I would love to have an academic debate.
من هر ترم این را در کلاس تدریس میکنم و با این حال در جستوجوی دانشجویی هستم که با تحقیق من مخالفت داشته باشد. آن روز است که دوست دارم یک مناظرهی دانشگاهی داشته باشم.
I always enjoy his company and feel sorry that you beg to differ.
من همیشه از همراهی او لذت میبرم و متاسفم که شما مخالفید.
Larry Smith is in favour of setting up a new production unit of mobiles at Glasgow, but the managing director beg to differ.
لری اسمیت طرفدار راهاندازی یک واحد تولیدی جدید موبایل در گلاسکو است، اما مدیرعامل با او مخالف است.