در این بخش شما را با معنی between a rock and a hard place آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح یعنی بین دو انتخاب بد گیر بیفتید. در فارسی میتوانید آن را «انتخاب بین بد و بدتر» ترجمه کنید. معانی دیگر این اصطلاح را در ادامه بخوانید.
معانی و کاربرد
- داشتن دو انتخاب بسیار بد
- در شرایط بسیار سخت قرار گرفتن
- روبهرو شدن با یک تصمیم سخت
- داشتن دو گزینه که به یک اندازه ناخوشایند یا غیرقابلقبول هستند
مثال
I hate my job but cannot quit owing to my economic condition. I’m stuck between a rock and a hard place.
من از شغلم متنفرم، اما بهدلیل شرایط اقتصادی نمیتوانم آن را رها کنم. من بین بد و بدتر گیر کردهام.
I can’t make up my mind whose side I am on; I’m caught between a rock and a hard place.
نمیتوانم تصمیم بگیرم که طرف چه کسی باشم. من بین دو انتخاب سخت و یکسان گیر کردهام.
He was caught between a rock and a hard place. If he accepted the offer, he would have to work long hours with low pay, if he didn’t, he would lose his livelihood.
او بین بد و بدتر گرفتار شد. اگر این پیشنهاد را میپذیرفت، باید ساعتهای طولانی با حقوق کم کار میکرد و اگر نمیپذیرفت، معیشت خود را از دست میداد.
Our company was caught between a rock and a hard place. If we made the deal, we would make a monetary loss and if we didn’t, we would lose our reputation.
شرکت ما بین بد و بدتر گیر کرده بود. اگر معامله را انجام میدادیم، ضرر مالی میکردیم و اگر این کار را نمیکردیم، شهرت خود را از دست میدادیم.
They are both my brothers! I can’t go against either of them. I am stuck between a rock and a hard place.
هر دو برادر من هستند! من نمیتوانم با هیچ کدام از آنها مخالفت کنم. من بین دو انتخاب سخت گیر کردهام.