در این بخش شما را با معنی bide time آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح bide time به زمانی اشاره میکند که شما برای فرا رسیدن یک موقعیت بهتر صبر میکنید. در ادامه کاربردهای دیگر آن را بخوانید.
معانی و کاربرد
- منتظر لحظهی عالی برای انجام کاری ماندن
- کشتن زمان تا مناسبترین لحظه فرا برسد
- صبورانه منتظر ماندن
این اصطلاح معمولاً بهصورت مثبت برای نشان دادن چیزی فوقالعاده که در شرف وقوع است استفاده میشود اما معمولاً بهعنوان یک نظر طعنهآمیز هم استفاده میشود.
مثال
The big tiger bided time until the zebra had to make its way to the water fountain and then struck.
ببر بزرگ تا زمانی که گورخر توانست خود را به چشمهی آب برساند صبر کرد و سپس حمله کرد.
He is just biding time until the death sentence is executed.
او در انتظار اجرای حکم اعدام است.
He is biding time until he has to start college, then he will be very active in the social circle.
او زمان را میکشد تا زمانی که باید دانشگاه را شروع کند، سپس در حلقهی اجتماعی بسیار فعال خواهد بود.
She has been biding her time for several months now for an opportunity as great as this one.
او اکنون چندین ماه است که وقت خود را برای فرصتی به این بزرگی تلف کرده است.
He does not like to bide his time and wait for the action.
او دوست ندارد وقت خود را تلف کند و منتظر عمل باشد.
The wild cat sat quietly in front of the rabbit’s hiding place, biding his time.
گربهی وحشی آرام جلوی مخفیگاه خرگوش نشست و وقتکشی کرد تا فرصت مناسب برسد.