در این بخش شما را با معنی big brother آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اگر کتاب ۱۹۸۴ جورج اورول را خوانده باشید، میتوانید معنی این اصطلاح را حدس بزنید. Big Brother یک شخصیت خیالی در این رمان است و بهعنوان رئیس دولت، رهبر حزب حاکم شناخته میشود که با نظارت مداوم بر مردم قدرت کامل را بر شهروندان خود در دست دارد. هرگز فاش نمیشود که برادر بزرگ یک شخص واقعی است یا صرفاً یک شخصیت حزبی. عبارت «برادر بزرگ در حال تماشا است» در رمان اورول ابداع شد. در عصر مدرن، این اصطلاح نشاندهندهی سوءاستفاده از قدرت است که اغلب با از دست دادن آزادیهای مدنی همراه است. در ادامه با معانی و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا میشوید و در بخش مثالها یاد میگیرید که چطور از آن در جملههای خود استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- یک سازمان یا مجموعهی دولتی بزرگ که سعی در کنترل تمام جنبههای زندگی انسان و جامعه دارد.
- موجودی که مظهر یک دولت توتالیتر است. کسی که مظهر دولت توتالیتر است.
- دیکتاتور
- برادر بزرگ همچنین به دوربینهای نظارتی یا دوربین مداربسته اشاره میکند.
مثال
You need to be aware of everything you do around here. Big Brother sees everything.
شما باید از هر کاری که در این اطراف انجام میدهید آگاه باشید. برادر بزرگ همه چیز را میبیند.
Big Brother says we have to get this done by tomorrow, or else.
برادر بزرگ (کنایه از رئیس و کارفرما) میگوید ما باید تا فردا این کار را انجام دهیم، وگرنه.
I don’t make the rules. Big Brother does.
من قوانین را تعیین نمیکنم، برادر بزرگ این کار را انجام میدهد.
Big brother is here, and he’s most likely watching every one of us.
برادر بزرگ اینجاست و به احتمال زیاد همهی ما را زیر نظر دارد.
The Teachers and the industrialists have complained against the “Big Brother” approach of the government.
معلمان و صنعتگران از رویکرد دیکتاتورگونهی دولت شکایت کردهاند.
It was still daylight, the area was packed with eyewitnesses, and big brother was watching.
هوا هنوز روشن بود، منطقه مملو از شاهدان عینی بود و برادر بزرگ داشت تماشا میکرد.