در این بخش شما را با معنی bigger fish to fry آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
معنی اصطلاح جذاب bigger fish to fry را میتوانید از روی ترجمهی کلمهبهکلمهی آن حدس بزنید. این اصطلاح یعنی ماهی بزرگتری برای سرخ کردن. معنی استعاری آن یعنی کارهای مهمتری برای انجام دادن داشته باشید. البته این اصطلاح فقط به معنی کارهای مهمتر نیست. با توجه به معنای جمله گاهی اوقات ممکن است کارهای جالبتر و دوستداشتنیتر هم معنی بدهد. در ادامه در مورد معانی مختلف و کاربردهای این اصطلاح بخوانید. در قسمت مثالها، این اصطلاح را در جملههای مختلف میبینید و میتوانید نحوهی استفاده از آن را یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- کارهای مهمتر دیگری داشتن
- به چیزی علاقه نداشته باشید چون در عوض چیزهای مهمتری برای انجام دادن وجود دارد
- زمانی استفاده میشود که چیزهای مهمتری از یک شخص وجود داشته باشند (برای تحقیر دیگران به کار میرود).
مثال
You are not worth my time or energy; I have bigger fish to fry.
شما ارزش وقت و انرژی من را ندارید. کار مهمتری برای انجام دادن دارم.
I do not have a lot of time to spend on this issue. I have bigger fish to fry.
وقت زیادی برای صرف این موضوع ندارم. کار مهمتری برای انجام دادن دارم.
I asked Bob to help me out on this project, but he said he had bigger fish to fry right now.
من از باب خواستم که در این پروژه به من کمک کند، اما او گفت که در حال حاضر کار مهمتری برای انجام دادن دارد.
I’m afraid I had bigger fish to fry, so I didn’t investigate it in great detail.
متاسفانه کار مهمتری برای انجام دادن داشتم، بنابراین با جزئیات زیاد آن را بررسی نکردم.