در این بخش شما را با معنی black and blue آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح black and blue به معنای آسیب دیدن و درد کشیدن، چه روحی و چه جسمی است. البته ممکن است در معنای واژگانی و به معنای کبود شدن هم استفاده شود. در ادامه معانی مختلف آن را بخوانید.
معانی و کاربرد
- آسیب؛ چه از نظر جسمی و چه از نظر عاطفی یا روانی
- رنگی که به دلیل شکستگی یا پارگی مویرگها هنگام ضربوشتم یا آسیبدیدگی روی پوست ایجاد میشود
- تغییر در رنگ پوست با کبودی
- سیاه و کبود
- حسابی کتک خوردن
مثال
The man beat his own mother black and blue! How could someone do such a horrible act? The mother is still praying for the best for him though.
آن مرد مادر خودش را سیاه و کبود کرد! چگونه یک نفر میتواند چنین عمل وحشتناکی انجام دهد؟ مادر باز هم برای او دعای خیر میکند.
After reading the book of Lord Buddha’s life story Steve felt black and blue throughout his soul.
پس از خواندن کتاب داستان زندگی لرد بودا، استیو در سراسر روحش ضربهی عاطفی را احساس کرد.
I have been beaten black and blue by the Boxing team players and still love the game.
بازیکنان تیم بوکس من را سیاه و کبود کردهاند و هنوز هم بازی را دوست دارم.
As kids we used to beat each other up black and blue.
بچه که بودیم همدیگر را سیاه و کبود میکردیم.
Kim is feeling black and blue after the divorce.
بعد از طلاق، کیم احساس شکست عاطفی میکند.
He was beaten up black and blue but still does not understand how bad this company can become for him.
به او حسابی آسیب زدند، اما هنوز نمیداند که این شرکت چقدر میتواند برای او بد شود.
He fell from his bike yesterday and looks all black and blue.
او دیروز از دوچرخهاش سقوط کرد و کاملا سیاه و کبود شد.
The only time I was black and blue was after my accident last year.
تنها زمانی که آسیب فیزیکی دیدم، بعد از تصادف سال گذشته بود.
The dog had been beaten black and blue by his owners and then left on the streets to die.
صاحبانش سگ را حسابی کتک زده بودند و سپس او را در خیابان رها کرده بودند تا بمیرد.