در این بخش شما را با معنی black out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح معانی مختلفی دارد. هم به معنای «غش کردن» و هم به معنای «قطع کامل برق» است. در ادامه معانی مختلف آن را بخوانید و در قسمت مثالها، نحوهی استفاده از آن را در قالب جمله یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- در حالت نیمهناخودآگاه قرار گرفتن و هیچ خاطرهای از لحظهی خاصی نداشتن
- معمولاً یک بازهی زمانی کوتاه است که در آن فرد همهچیز را «سیاه» به یاد میآورد، از این رو بهعنوان خاموشی شناخته میشود.
- در شوک عمیق قرار گرفتن و شناختی از محیط نداشتن
- تاریکی یا غش
- خرابی منبع تغذیهی برق
- قطع گستردهی برق
- بیهوشی
مثال
The child’s mother blacked out on seeing him at the hospital. Subsequently she had to be hospitalised too.
مادر کودک با دیدن او در بیمارستان غش کرد. پس از آن، او نیز باید در بیمارستان بستری میشد.
I had a black out at the party and do not remember him bringing me home.
من در مهمانی بیهوش شدم و یادم نمیآید که او من را به خانه آورده باشد.
My husband, who is suffering from a dreadful disease, occasionally has black out.
شوهرم که از یک بیماری وحشتناک رنج میبرد، گهگاه دچار بیهوشی میشود.
From childhood, her daughter has frequent black outs. She is suffering from a neurological disorder.
دخترش از دوران کودکی مکرر دچار غش میشود. او از یک اختلال عصبی رنج میبرد.
I cannot have another black out. I want to stay awake through the procedure.
من نمیتوانم یک بیهوشی دیگر داشته باشم. میخواهم در طول این درمان هوشیار بمانم.
She blacked out immediately after learning about her father’s death.
پس از اطلاع از مرگ پدرش، او بلافاصله بیهوش شد.
We don't know the reason but the whole city is facing a blackout.
دلیلش را نمیدانیم، اما تمام شهر با خاموشی مواجه است.
There was a system malfunction which caused the blackout due to a thunderstorm.
نقصی که در سیستم وجود داشت باعث خاموشی به دلیل رعدوبرق شد.