در این بخش شما را با معنی blind date آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح یعنی قرار عاشقانهای که دو طرف قبلا همدیگر را ملاقات نکرده باشند و با هم آشنا نشده باشند. این نوع قرارها معمولا توسط دوستان مشترک شکل میگیرد و تازه اولین دیدار دو نفر است. در ادامه میتوانید معانی مختلف و کاربردهای این اصطلاح را بخوانید. قسمت مثالها را حتما بررسی کنید چون فقط با کمک مثال است که میتوانید نحوهی استفاده از اصطلاح را در جملهها و گفتوگوها یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- رفتن به قرار ملاقات با کسی که قبلا هرگز ندیدهاید.
- نوعی قرار ملاقات بین افراد بدون برخورد قبلی که اغلب توسط یک دوست مشترک ترتیب داده میشود.
- ملاقات در یک مکان عمومی با کسی که با او آشنایی نداشتهاید.
- یک جلسهی اجتماعی با کسی که با او آشنا نیستید.
- ملاقاتی ترتیب داده شده برای دو نفر که قبلاً همدیگر را ندیدهاند؛ به منظور تلاش برای شروع یک رابطهی عاشقانه.
مثال
I’m going on a blind date with a guy that Jack knows from college.
من با پسری از دانشگاه قرار ملاقات دارم که جک او را میشناسد اما من او را نمیشناسم.
Can you believe that Lily and I were set up on a blind date by her mom?
آیا باورتان میشود که مادر لیلی برای اولین بار قرار ملاقات من و لیلی را ترتیب داد؟
I could set you on a blind date with a girl from work; you’d absolutely love her.
من میتوانم شما را با یک دختر از محل کارم آشنا کنم؛ شما کاملا او را دوست خواهید داشت.
I went on a blind date with my cousin’s roommate, Rebecca.
من با هم اتاقی پسر عمویم، ربکا، قرار ملاقات داشتم در حالی که او را قبلا ندیده بودم.
A blind date might be just what you need to get back into the dating circle.
ممکن است قرار ملاقات با فردی ناشناس همان چیزی باشد که برای بازگشت به حلقهی دوستیابی به آن نیاز دارید.
It’s not an entirely terrible idea. You know, I met your mom on a blind date, and we’ve been together ever since.
این یک ایدهی کاملاً وحشتناک نیست. میدانی، من مادرت را تا قبل از اولین ملاقاتمان نمیشناختم و از آن زمان با هم هستیم.
She agreed to go on a blind date with her friend’s former boyfriend.
او قبول کرد که با دوستپسر سابق دوستش قرار ملاقات بگذارد در حالی که او را نمیشناخت.