معنی blind spot چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی blind spot و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی blind spot

در این بخش شما را با معنی blind spot آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

از این اصطلاح برای اشاره به چیزی استفاده می‌شود که نمی‌خواهید بپذیرید یا ببینید. البته در فارسی این اصطلاح را می‌توانید نقطه‌ی کور هم ترجمه کنید و یکی از معانی آن اشاره به نقاط و مناطقی است که قابل دیدن نیست یا پوشش‌دهی امکانات خاصی به آن نمی‌رسد. این اصطلاح به ناتوانی فرد در دیدن یا درک کردن چیزی که درست در مقابل او است اشاره دارد. این می‌تواند به دلیل کمبود اطلاعات، عدم تمایل به مشاهده‌ی عینی موقعیت یا برخی محدودیت‌های دیگر باشد. همچنین می‌تواند به حوزه‌های آسیب‌پذیری یک فرد یا جنبه‌هایی از شخصیت او اشاره کند که از آن آگاه نیستند و تمایل به نادیده گرفتن آن‌ها دارند. در ادامه می‌توانید معانی مختلف این اصطلاح و کاربرد آن را بخوانید. در قسمت مثال‌ها یاد می‌گیرید که چطور از این اصطلاح در جمله استفاده کنید.

معانی و کاربرد

  • اگر در مورد چیزی blind spot داشته باشید، نمی‌توانید آن را بپذیرید یا درک کنید
  • موضوعی که فرد نسبت به آن نادان یا مغرض است
  • حوزه‌ای که در آن فرد از قضاوت یا تبعیض ناتوان است
  • بخشی از یک محوطه که با تجهیزات موجود قابل مشاهده نیست
  • قسمتی از جاده که هنگام رانندگی با ماشین نمی‌توانید آن را ببینید (حتی در آینه)
  • نقطه‌ی ورود عصب بینایی روی شبکیه، غیرحساس به نور (پزشکی)
  • نقطه ضعف

مثال

Please don’t point out my “blind spots” to me; I would rather find them on my own.

لطفاً «نقاط ضعف» من را به من نشان ندهید. من ترجیح می‌دهم آن‌ها را خودم پیدا کنم.

Jim’s inability to feel any empathy for his co-workers was a blind spot that cost him his promotion.

ناتوانی جیم در احساس هر گونه همدلی با همکارانش نقطه‌ی ضعفی بود که به قیمت از دست دادن ارتقاء برای او تمام شد.

Sally always seems to have a blind spot when it comes to men; she can’t seem to see the red flags until it’s too late.

به‌ نظر می‌رسد سالی همیشه در مورد مردان نقطه‌ضعف دارد. به نظر می‌رسد که او نمی‌تواند هشدارها را ببیند تا زمانی که خیلی دیر شده باشد.

The company’s lack of response to the customer complaint was a major blind spot that contributed to its downfall.

عدم پاسخگویی شرکت به شکایت مشتری، نقطه‌‌ضعف بزرگی بود که به سقوط آن کمک کرد.