در این بخش شما را با معنی blood is thicker than water آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح blood is thicker than water برای اشاره به این حقیقت استفاده میشود که روابط خانوادگی، معمولا محکمتر هستند. در زبان فارسی از ضربالمثل مشابهی استفاده میکنند که میگوید «قوم و خویش گوشت هم را میخورند استخوان هم را دور نمیاندازند». در ادامه کاربردهای این اصطلاح را بخوانید و در قسمت مثالها، نحوهی استفاده از آن را در قالب جمله یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- روابط و پیوندهای خانوادگی نزدیکتر از سایر روابط است
- افرادی که فامیل هستند پیوندهای قویتری با یکدیگر دارند تا با دیگران
- روابط خونی مهمتر از سایر روابط است
مثال
When you get into trouble, usually your family will be the ones to bail you out, not your friends. After all, blood is thicker than water.
وقتی دچار مشکل میشوید، معمولاً خانوادهتان کسانی هستند که شما را نجات میدهند، نه دوستانتان. بالاخره روابط خونی مهمتر است.
My friends are going for a camping trip during the weekend, but I have to help my brother with his shifting. Blood is thicker than water, you know.
دوستان من در آخر هفته برای یک سفر کمپینگ میروند، اما من باید به برادرم در جابهجایی او کمک کنم. روابط خانوادگی مهمتر است.
I had to choose between attending my cousin’s and friend’s wedding, which were on the same day, and I chose my cousin’s. Blood is thicker than water, after all.
من مجبور شدم بین شرکت در عروسی پسرعمو و دوستم که در یک روز برگزار شد یکی را انتخاب کنم و عروسی پسرعمویم را انتخاب کردم. بههرحال روابط خونی اهمیت بیشتری دارند.
When his sister was going through a difficult period and needed support, he dropped everything and went to stand by her; blood is thicker than water.
وقتی خواهرش دوران سختی را پشت سر میگذاشت و نیاز به حمایت داشت، همهچیز را رها کرد و کنارش ایستاد. روابط خانوادگی مهمتر و ارزشمندتر است.