در این بخش شما را با معنی blow cover آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح blow cover یعنی هویت واقعی چیزی را فاش کردن. در ادامه کاربردهای مختلف آن را بخوانید.
معانی و کاربرد
- افشای هویت واقعی
- مخفی کردن برنامهی کسی برای پنهان کردن چیزی
- فاش کردن یک راز
- ناخواسته هویت مخفی خود را فاش کردن
- دست کسی را رو کردن
مثال
The custom’s officer recognised the man from a wanted poster and blew his cover right out.
افسر گمرک مرد را از روی پوستر تحت تعقیب تشخیص داد و هویت او را فاش کرد.
She did not intend to blow his cover but then her habit of blabbering did not help.
او قصد نداشت رازش را فاش کند، اما آن زمان عادت او به پرحرفی کمکی نکرد.
I bought some gold under the pretext of going shopping for clothes but my toddler blew my cover in front of my in-laws.
به بهانهی خرید لباس مقداری طلا خریدم اما کودک نوپایم دستم را جلوی والدین شوهرم رو کرد.
The income tax department has blown the cover off many tax evaders in the last three months.
ادارهی مالیات بر درآمد در سه ماه گذشته دست بسیاری از فراریان مالیاتی را رو کرده است.
The new government regulation is intended to blow the cover of the people who hoard money.
مقررهی جدید دولت قصد دارد دست افرادی را که احتکار میکنند رو کند.
The lawyer blew the criminal’s cover in quite an interesting manner. Luckily I got to witness it all.
وکیل بهطرز جالبی دست مجرم را رو کرد. خوشبختانه من شاهد همه چیز بودم.
The multilevel marketing company’s cover was blown when the journalist interviewed its top management.
هنگامی که روزنامهنگار با مدیریت ارشد آن مصاحبه کرد، دست شرکت بازاریابی چندسطحی رو شد.
Although he has been a spy for many years, his cover was blown in this operation and hence he got caught.
او با وجود اینکه سالها جاسوس بوده است در این عملیات لو رفت و به همین دلیل گرفتار شد.
The burglar came to the marriage in a gentleman’s dress and hoped no one would blow his cover.
سارق با لباس جنتلمنها به مراسم ازدواج آمد و امیدوار بود کسی او را لو ندهد.