معنی boil the ocean چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی boil the ocean و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

 معنی boil the ocean

در این بخش شما را با معنی boil the ocean آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

گاهی اوقات معنای بعضی از اصطلاحات را می‌توانید با ترجمه‌ی کلمه‌به‌کلمه‌ی آن حدس بزنید. ترجمه‌‌ی این اصطلاح می‌شود: اقیانوس را جوشاندن. به نظر شما این اصطلاح چه معنایی دارد؟ این اصطلاح کنایه از کاری غیرممکن و نشدنی است. البته گاهی برای اشاره به کار سخت هم از آن استفاده می‌کنند؛ کاری که ندانید باید از کجا شروع کنید. در ادامه معانی و کاربردهای دیگر این اصطلاح را ببینید و در قسمت مثال‌ها می‌توانید نحوه‌ی استفاده از این اصطلاح را در جمله یاد بگیرید.

معانی و کاربرد

  • انجام یک کار غیرممکن
  • سخت کردن غیرضروری یک کار، تکلیف یا وظیفه
  • کار دشواری که ندانید باید از کجا شروع کنید

مثال

Keep it to three to four actionable categories rather than trying to boil the ocean.

به جای تلاش برای انجام دادن یک کار غیرممکن، آن را به سه تا چهار بخش قابل‌اجرا تقسیم کنید.

Maybe we can concentrate on just a few areas rather than trying to boil the entire ocean.

شاید بتوانیم به جای اینکه بخواهیم تمام یک کار سخت را انجام دهیم، فقط روی چند بخش آن تمرکز کنیم.

By attempting to answer too many business questions and hypotheses at once, do not “boil the ocean” in your attempt.

با تلاش برای پاسخ دادن به بسیاری از سؤالات و فرضیه‌های تجاری به طور همزمان، برای انجام کار غیرممکن تلاش نکنید.