در این بخش شما را با معنی bone of contention آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح bone of contention یعنی موضوعی که برای مدتها موضوع بحث بوده است.
معانی و کاربرد
- موضوع اختلاف
- موضوع بحث یا اختلاف
- چیزی که مردم برای مدت طولانی در مورد آن بحث میکنند
مثال
A serious bone of contention between the landowners and the developers was the compensation price for the land.
قیمت غرامت زمین یک نقطهی اختلاف جدی بین مالکان و توسعهدهندگان بود.
The fact that Peter did not go to medical school is a bone of contention between him and his father.
این واقعیت که پیتر به دانشکدهی پزشکی نرفت، موضوع اختلاف او و پدرش است.
After my grandfather died his will was a bone of contention in the family.
بعد از مرگ پدربزرگم وصیتنامهی او محل اختلاف خانواده بود.
That beautiful girl has now become a bone of contention between two best friends of the college.
آن دختر زیبا اکنون به محل اختلاف دو دوست صمیمی دانشگاه تبدیل شده است.
The new manager has changed into a bone of contention in Jenny’s factory.
مدیر جدید در کارخانهی جنی به محل اختلاف تبدیل شده است.