معنی break a leg چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی break a leg و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی break a leg

در این بخش شما را با معنی break a leg آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه‌ی کلمه‌به‌کلمه‌ی این اصطلاح یعنی شکستن یک پا. همان‌طور که می‌بینید مثل بسیاری از اصطلاحات، نمی‌توانید معنی آن را از روی ترجمه حدس بزنید. از این اصطلاح به‌منظور آرزوی موفقیت کردن برای دیگران استفاده می‌کنند؛ مخصوصا در اجراهای زنده مثلا تئاتر یا ارائه‌ی یک مقاله. یعنی در فارسی می‌توانید آن را «موفق باشید» ترجمه کنید.

معانی و کاربرد

  • موفق باشید
  • با بهترین آرزوها

مثال

“Break a leg!” shouted the stage director to his actors before the beginning of the play.

کارگردان صحنه قبل از شروع نمایش رو به بازیگرانش فریاد زد: «موفق باشید».

You have an exam tomorrow? Break a leg!

فردا امتحان داری؟ موفق باشی!

“My first stage performance is scheduled for tonight.” “Well, break a leg!”

اولین اجرای صحنه‌ای من برای امشب برنامه‌ریزی شده است. «عالیه، موفق باشی!»

“Break a leg!” I shouted out to him before he rushed in for his auditions.

قبل از اینکه برای تست هنرپیشگی بشتابد فریاد زدم: «موفق باشی!».

When the team went out for the final race, the coach shouted out to them “break a leg!”

هنگامی که تیم برای مسابقه‌ی نهایی بیرون رفت، مربی رو به آن‌ها فریاد زد: «موفق باشید!»

I wish you good luck on the completion of your book writing for publishing. Break a leg!

در تکمیل نگارش کتاب برای چاپ، برای شما آرزوی موفقیت دارم. موفق باشید!