معنی break one’s back چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی break one’s back و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی break one’s back

در این بخش شما را با معنی break one’s back آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح break one’s back به‌ معنای انجام دادن سخت‌ترین بخش کار است. البته در جمله‌های مختلف ممکن است معانی متفاوتی داشته باشد؛ مثلا به‌ معنای تلاش زیاد برای دستیابی به چیزی یا به اتمام رساندن کاری. در ادامه می‌توانید معانی مختلف و کاربردهای متفاوت این اصطلاح را بخوانید. در قسمت مثال‌ها یاد می‌گیرید که چطور از این اصطلاح در جمله استفاده کنید و با خیال راحت در گفت‌وگوها و حتی نوشته‌های خود آن را به کار ببرید.

معانی و کاربرد

  • سخت‌ترین قسمت چیزی را پشت سر گذاشتن
  • تلاش زیاد برای انجام کاری
  • بازگشت به موقعیت یا حالت قبلی، معمولاً ناگهانی

همانطور که می‌بینید این اصطلاح سه معنای کاملا متفاوت دارد. اینکه در جمله کدام معنی اصطلاح را باید در نظر بگیرید، به موضوع جمله و موقعیتی که جمله‌ در آن مطرح شده بستگی دارد. البته امروزه بیشتر برای اشاره به اینکه چقدر برای رسیدن به چیزی سختی کشیده‌اند از این اصطلاح استفاده می‌کنند.

مثال

I’m tired and need an ice-cold drink. I broke my back at work today on that project.

من خسته‌ام و به یک نوشیدنی سرد نیاز دارم. امروز سر کار برای آن پروژه حسابی زحمت کشیدم.

Man, they were trying to break our backs today on the docks. We had to lift all that heavy freight by hand.

مرد، امروز در اسکله می‌خواستند حسابی از ما کار بکشند. مجبور شدیم آن همه محموله‌ی سنگین را با دست بلند کنیم.

Lisa, I went above and beyond for that man. I broke my back trying to please him and make him happy.

لیزا، من برای آن مرد فراتر رفتم. تمام تلاشم را کردم تا او را راضی و خوشحال کنم.

Trying to achieve a personal goal can be hard. I broke my back to get things done.

تلاش برای رسیدن به یک هدف شخصی می‌تواند سخت باشد. برای انجام کارها حسابی زحمت کشیدم.

He is very talented and should refuse to break your back working for him for a salary of $200 a week.

او بسیار بااستعداد است و نباید خودش را برای دستمزد ۲۰۰ دلار در هفته خسته کند.