در این بخش شما را با معنی break open آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح break open یعنی باعث شوید که چیزی بهصورت ناگهانی باز شود؛ بهویژه از داخل. معنای دقیق این اصطلاح را فقط در قالب جمله و مثال میتوانید یاد بگیرید. در ادامه معانی و کاربردهای آن را بخوانید و به مثالها توجه کنید.
معانی و کاربرد
- باعث شوید چیزی بهطور ناگهانی باز شود، بهویژه از درون
- باز کردن چیزی با استفاده از زور
- چیزی را با شکستن باز کردن
مثال
The violent storms shook the very foundation of the house and broke open the doors.
طوفانهای سهمگین بنیان خانه را به لرزه درآورد و درها را باز کرد.
The heavy rainfall caused the seeds of the flower to break open.
بارندگی شدید باعث باز شدن دانههای گل شد.
Sam broke open the trap doors to free the wounded men.
سام درهای تله را از داخل باز کرد تا مردان مجروح را آزاد کند.
When there is a fire and you are trapped, you have to break open the windows in order to escape.
وقتی جایی آتش گرفته است و به دام افتادهاید، باید برای فرار پنجرهها را با شکستن باز کنید.
To avoid drowning, Peter broke open the windows of the car after the car plummeted into the river.
بعد از سقوط ماشین به رودخانه، پیتر برای جلوگیری از غرق شدن شیشههای ماشین را از داخل شکست.
I tried to break open the locks in order to free the trapped birds.
برای اینکه پرندههای گرفتار شده را آزاد کنم، تلاش کردم قفلها را بشکنم تا باز شوند.
Mandy and Moore broke open the gates to let the refugees in.
مندی و مور دروازهها را شکستند تا به پناهندگان اجازهی ورود بدهند.