معنی brought forward چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی brought forward و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی brought forward

در این بخش شما را با معنی brought forward آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

این اصطلاح هم به‌ معنای واژگانی آن استفاده می‌شود و هم در معنای استعاری. آن را می‌توانید جلو آوردن و مطرح کردن ترجمه کنید. در ادامه معانی و کاربرد اصطلاح brought forward را بخوانید. در قسمت مثال‌ها یاد می‌گیرید که چطور از این اصطلاح در جمله استفاده کنید.

معانی و کاربرد

  • جلوتر قرار دادن
  • برگزار شدن
  • جلو بردن
  • جلو آوردن چیزی (ممکن است حقایق یا ارقام نیز باشد)
  • مطرح کردن

مثال

The meeting has been brought forward by the board and we have to start preparing for it right away.

این جلسه توسط هیئت‌مدیره مطرح شده است و ما باید فوراً آماده‌سازی برای آن را آغاز کنیم.

I have brought forward a proposal for you to consider. I’ve emailed the details to you and would appreciate a prompt response.

من پیشنهادی را برای شما مطرح کرده‌ام که بررسی کنید. من جزئیات را برای شما ایمیل کرده‌ام و قدردان پاسخ سریع شما هستم.

She brings forward these crazy ideas which actually seem to work in the advertising world.

او این ایده‌های دیوانه‌واری را مطرح می‌کند که درواقع به نظر می‌رسد در دنیای تبلیغات کار می‌کنند.

My brother has brought forward the truth about that guy’s character. I never want to meet him again.

برادرم حقیقت را درمورد شخصیت آن مرد مطرح کرده است. من هرگز نمی‌خواهم او را دوباره ملاقات کنم.

I cannot bring forward what has happened that day, it is all too embarrassing.

من نمی‌توانم آنچه را که در آن روز اتفاق افتاده است بیان کنم، خیلی شرم‌آور است.

The teacher brought forward a perfect example of how the homework was to be done.

معلم نمونه‌ی کاملی از نحوه‌ی انجام تکالیف ارائه کرد.

Can you bring forward the poster which you spoke about? It is supposed to be evidence in the case, isn’t it?

آیا می‌توانید پوستری را که درمورد آن صحبت کردید ارائه کنید؟ قرار است مدرکی در پرونده باشد، اینطور نیست؟