در این بخش شما را با معنی bug-eyed آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح به زمانی اشاره میکند که از هیجان و شگفتی چشمهای شما بیرون میزند. در فارسی میگوییم چشمهایش گرد شد یا چشمهایش چهارتا شد.
معانی و کاربرد
- برآمدگی و بیرونزدگی چشم
- نشاندهندهی این است که کسی چیزی فوقالعاده را دیده که باعث تعجبش شده است
- نگاه کردن به یک فرد مورد علاقه
- چیزی شگفتانگیز یا فوقالعاده مثبت
- گرد شدن چشم از ترس
مثال
I was bug eyed looking at her wedding dress and jewellery. Her parents have gone over and above to see her happy.
با دیدن لباس عروس و جواهراتش چشمهایم چهار تا شد. پدر و مادرش برای دیدن شادی او هر کاری کرده بودند.
The children were bug-eyed looking at that massive cookie that was made as an attempt to enter the world records. Of course they helped in eating it after the entry was made.
بچهها با چشمان گردشده از تعجب، به آن کوکی بزرگ نگاه میکردند که بهعنوان تلاشی برای ثبت رکوردهای جهانی ساخته شده بود. البته بعد از ثبت، آنها در خوردن آن کمک کردند.
She spends so much time on her hair and make-up whenever she is about to go to a party. But today I was bug-eyed looking at her dress up for work too.
او هر زمان که میخواهد به مهمانی برود زمان زیادی را صرف مو و آرایش میکند. اما امروز من با چشمان گردشده از شگفتی به لباس پوشیدن او برای کار نیز نگاه میکردم.
When looking for ancient artefacts the archaeologists were bug-eyed at finding so many clay idols at one site.
هنگامی که باستانشناسان بهدنبال آثار باستانی میگشتند، بتهای گلی زیادی را در یک مکان پیدا کردند و از این یافتهها بهشدت متعجب بودند.