در این بخش شما را با معنی bull in a china shop آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمهی اصطلاح bull in a china shop، «گاو نر در مغازهی چینیفروشی» است. این شرایط را تصور کنید: گاوی که در یک مغازه با محصولات شکستنی قرار دارد. چه اتفاقی میافتد؟ با تصور کردن این شرایط، تا حدودی میتوانید معنی این اصطلاح را حدس بزنید. اصطلاح bull in a china shop برای اشاره به افراد دستوپاچلفتی استفاده میشود یا وقتی طوری رفتار میکنید که باعث خرابکاری میشود. این اصطلاح را معمولا با عبارت like a استفاده میکنند که میتوانید نمونههایی از آن را در قسمت مثالها ببینید.
معانی و کاربرد
- آدم فوقالعاده دستوپاچلفتی
- پرخاشگر بودن درحالیکه در واقع نیاز موقعیت، حفظ آرامش است
- مدیریت بد یک موقعیت حساس
- ناتوانی در مدیریت یک موقعیت عادی
- به شیوهای ناشیانه عمل کردن و در نتیجه باعث تخریب ناخواسته شدن
مثال
The president has been attacking foreign ministers and even the people in his own party like a bull in a china shop. This has not only led to a lot of criticism but people have started alienating from him.
رئیسجمهور ناشیانه به وزرای خارجه و حتی افراد حزب خود حمله کرده است. این موضوع نهتنها انتقادات زیادی را به دنبال داشته است بلکه مردم از او روی گرداندهاند.
I behaved like a bull in a china shop last night. I’m so sorry.
دیشب خیلی ناشیانه رفتار کردم. خیلی متاسفم.
You are like a bull in a china shop, a complete misfit in a museum.
شما دستوپاچلفتی هستید؛ یک فرد کاملاً نامناسب در یک موزه.
My daughter is almost always like a bull in a china shop.
دختر من تقریباً همیشه دستوپاچلفتی است.
You need not act like a bull in a china shop. There are better ways to resolve this.
لازم نیست ناشیانه رفتار کنید. راههای بهتری برای حل این مشکل وجود دارد.
Tom Roger is like a bull in a china shop when it comes to dealing with her wife’s feelings and emotions.
تام راجر در برخورد با احساسات و عواطف همسرش، ناشی و در مدیریت شرایط، ناتوان است.
Do you really have to behave like a bull in a china shop while I speak with my clients?
آیا واقعاً باید ناشیانه رفتار کنید، درحالیکه من با مشتریانم صحبت میکنم؟