در این بخش شما را با معنی bull’s eye آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح به معنی مرکز یک هدف یا به عبارتی وسط خال است. با توجه به مفهومی که در جمله مطرح شده است، میتوانید این اصطلاح را با معادلهای مختلفی ترجمه کنید. در ادامه در مورد معانی و کاربردهای این اصطلاح میخوانید و در قسمت مثالها یاد میگیرید که در جملهها چگونه از آن استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- مرکز یک هدف
- زمانی که یک نتیجه بهترین نتیجهی ممکن است
- در مرکز بودن
- زدن موفقیتآمیز به مرکز یک هدف
- چیزی را دقیقاً درست دریافت کنید، یا در هدف قرار بگیرید
مثال
The governor hit the bull’s eye with his most recent speech.
فرماندار با آخرین سخنرانی خود درست به مرکز هدف زد.
The finance minister’s speech on attracting new investments hit the bull’s eye.
سخنرانی وزیر دارایی در مورد جذب سرمایهگذاریهای جدید، درست به هدف زد.
John often seemed to hit the bull’s eye when it came to predictions.
وقتی نوبت به پیشبینی میرسید، به نظر میرسید که جان همیشه توی خال میزند.
She hit a bull’s eye in the dart competition.
او در مسابقهی دارت، درست به مرکز هدف زد.