در این بخش شما را با معنی bun in the oven آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اگر این اصطلاح را کلمهبهکلمه ترجمه کنید، به معنای نان در فر است و از آن دسته اصطلاحاتی است که نمیتوانید معنای دقیق آن را از روی معنای ظاهری حدس بزنید. اصطلاح bun in the oven برای اشاره به دوران بارداری استفاده میشود. در ادامه معانی، کاربردها و مثالهای این اصطلاح را میخوانید.
معانی و کاربرد
- باردار بودن
- در انتظار تولد نوزاد بودن
مثال
After trying for a baby for several years, Mark was happy when his wife told him she had a bun in the oven.
پس از چندین سال تلاش برای بچهدار شدن، وقتی همسر مارک به او گفت که باردار است خوشحال شد.
Throwing a baby shower is one of the best ways to announce that you have a bun in the oven.
یکی از بهترین راهها برای اعلام این خبر که باردار هستید، برگزاری مراسم نمایش سیسمونی است.
She was happy to announce to her parents that they would soon be grandparents as she had a bun in the oven.
او باردار بود و از اینکه میخواست به پدر و مادرش اعلام کند به زودی پدربزرگ و مادربزرگ خواهند شد خوشحال بود.
After running numerous tests, the doctor was happy to tell Mary that she wasn’t sick but that she had a bun in the oven.
پس از انجام آزمایشات متعدد، دکتر با خوشحالی به مری گفت که مریض نیست اما باردار است.
After experiencing some bouts of morning sickness, Kate began to suspect that she might have a bun in the oven.
پس از تجربهی چند دوره تهوع صبحگاهی، کیت به این مشکوک شد که ممکن است باردار باشد.