در این بخش شما را با معنی bundle up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح bundle up معانی مختلفی دارد. برای اینکه بتوانید این اصطلاح را به درستی معنا کنید، باید نمونههایی از کاربرد این اصطلاح را در جملهها ببینید. در ادامه معانی و کاربردهای این اصطلاح را میخوانید و در قسمت مثالها میتوانید با دقت در جملهها، معانی را بهتر به خاطر بسپارید.
معانی و کاربرد
- برای محافظت از خود، لباس گرم پوشیدن
- محکم پیچیدن چیزی
- بسته شدن
- با هم گره زدن
مثال
It is important to bundle up before you go out to keep from getting cold.
قبل از بیرون رفتن، مهم است که خود را حسابی بپوشانید تا سرما نخورید.
You need to bundle up the children before they go and play in the snow.
قبل از بیرون رفتن و برف بازی، باید بچهها را خوب بپوشانید.
Even though I am in college, my mother still tells me to bundle up when I am going out. She still sees me as a child.
با اینکه من دانشجو هستم، مادرم هنوز به من میگوید که وقتی بیرون میروم خود را خوب بپوشانم. او هنوز من را بهعنوان یک کودک میبیند.
I bundled Andy up before allowing him to go outside. They are expecting freezing temperatures tonight.
قبل از اینکه به او اجازه دهم بیرون برود، اندی را حسابی پوشاندم. انتظار میرود امشب هوا سرد شود.
I will bundle up all of my clothes and place it in the hamper to get washed.
من تمام لباسهایم را محکم بستهبندی میکنم و آنها را در سبد قرار میدهم تا شسته شوند.
I bundled up all of his belongings before packing it. I hope that nothing breaks on the way to the new house.
قبل از بستهبندی، همه وسایلش را جمع کردم. امیدوارم در راه خانهی جدید چیزی خراب نشود.
Would you please bundle up all of the projects and put them on my desk before you leave?
لطفاً قبل از اینکه بروید همهی پروژهها را جمع کنید و روی میز من بگذارید؟