در این بخش شما را با معنی burn the candle at both ends آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح معانی مختلفی دارد که با هم تفاوت دارند. یکی از معانی آن خسته شدن و از دست دادن انرژی به خاطر زندگی شلوغ و پرمشغله است. یا اینکه وقتی مجبور باشید انرژی خود را روی دو چیز مختلف متمرکز کنید که باعث خستگی زیاد میشود، برای بیان این شرایط میتوانید از این اصطلاح استفاده کنید. میتوانید معانی و کاربردهای این اصطلاح را در فهرست زیر مشاهده کنید و در قسمت مثالها نحوهی استفاده از این اصطلاح را در جمله یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- انرژیها یا منابع کسی را با داشتن یک زندگی شلوغ تمام کردن
- از صبح زود تا پاسی از شب در فعالیتی که معمولاً مربوط به کار است شرکت کردن
- سخت کار کردن و استراحت نکردن
- تمام انرژی خود را به طور همزمان صرف دو کار کردن
- از چند جهت تحت فشار بودن
- مشغلهی زیادی داشتن
مثال
Since starting my new job, I have been burning the candle at both ends.
از زمانی که کار جدیدم را شروع کردهام، بسیار پرمشغله و خستهام.
Working and studying at the same time has led to me having to burn the candle at both ends.
کار و مطالعهی همزمان باعث شده است که مجبور شوم انرژیام را دو جا صرف کنم.
She has been burning the candle at both ends by doing a full-time job and preparing for her International English Language Test exams.
او با انجام یک کار تماموقت و آماده شدن برای امتحانات بین المللی زبان انگلیسی، بیش از حد پرمشغله شده است.
My younger daughter is obsessed with becoming a painter. That is why she is burning the candle at both ends nowadays.
دختر کوچکترم اشتیاق زیادی دارد که نقاش شود. به همین دلیل است که او این روزها تلاش زیادی میکند.
To finish this massive work, we must burn the candle at both ends.
برای اتمام این کار بزرگ، باید حسابی کار کنیم.