در این بخش شما را با معنی busy as a beaver آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح را به دو شکل استفاده میکنند؛ یکی busy as a beaver و یکی work like a beaver. این اصطلاح به معنی سخت کار کردن و پرتلاش بودن است. در ادامه در مورد معانی دیگر و کاربردهای این اصطلاح بخوانید. در قسمت مثالها میتوانید نحوهی استفاده از این اصطلاح را در جمله یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- بسیار سخت و فعال کار کردن
- به شدت درگیر کار روشمند شدن
این اصطلاح به پرتلاش بودن سگهای آبی اشاره دارد. سگهای آبی یا beaver زمان زیادی را صرف قطع کردن درختان و ساختن سدها میکنند. در انگلیسی اصطلاح مشابه دیگری هم وجود دارد و آن اصطلاح busy as a bee است. این اصطلاح هم به پرکار بودن و فعال بودن زنبورها اشاره دارد.
مثال
I often find my husband in the garage, busy as a beaver, working on some new project.
من اغلب شوهرم را در گاراژ میبینم که سخت مشغول کار است و روی پروژهی جدیدی کار میکند.
I have been busy as a beaver, working to complete my thesis prior to graduation.
من سخت مشغول کار بودهام؛ برای تکمیل پایاننامهام قبل از فارغالتحصیلی تلاش میکنم.
Although they are clearly enjoying themselves, the children are as busy as beavers, constructing their pretend fort.
اگرچه کودکان بهوضوح در حال خوش گذراندن هستند، اما بهشدت مشغول ساختن قلعهی خود هستند.
Ahead of Christmas, she worked like a beaver to clean out all the closets.
قبل از کریسمس، او بهشدت کار میکرد تا تمام کمدها را تمیز کند.
My dad has to work like a beaver to buy a new house.
پدرم برای خرید یک خانهی جدید باید زیاد کار کند.