در این بخش شما را با معنی butterflies in stomach آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح یعنی دلشوره و دلهره داشتن. معمولا زمانی این احساس به شما دست میدهد که بخواهید کاری انجام دهید یا کسی را ببینید.
معانی و کاربرد
- خیلی عصبی و بیقرار بودن
- اضطراب قبل از زمانی که میخواهید کاری را انجام دهید
مثال
He had butterflies in his stomach as he walked out onto the stage for his dance performance.
هنگامی که برای اجرای رقص خود روی صحنه میرفت، دلهره داشت.
My first solo piano recital is tomorrow evening, I already have butterflies in my stomach.
اولین رسیتال انفرادی پیانوی من فردا عصر است، از الان دلهره دارم.
Standing in the crowd, waiting for my favourite band to take the stage, I have butterflies in my stomach.
در میان جمعیت ایستادهام و منتظرم تا گروه موردعلاقهام روی صحنه برود، دلهره دارم.
Tomorrow is my first day at a new school, I have butterflies in my stomach. I hope that I am able to find all of my classes.
فردا اولین روز من در مدرسهی جدید است، دلهره دارم. امیدوارم بتوانم همهی کلاسهایم را پیدا کنم.
He had butterflies in his stomach while waiting for the results of his exam.
او درحالیکه منتظر نتایج امتحانش بود، اضطراب داشت.
The bride had butterflies in her stomach as she got ready to walk down the aisle.
عروس درحالیکه آمادهی راه رفتن در راهرو میشد، دلهره داشت.