در این بخش شما را با معنی carry out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح carry out به معنای انجام دادن یک وظیفه یا مسئولیت است. البته ممکن است کاربردهای دیگری هم داشته باشد که در ادامه میخوانید.
معانی و کاربرد
- یک کار را اجرا کردن و انجام دادن
- یک وعده، تهدید یا دستور را عملی کردن
- چیزی را عملی کردن
- انجام کاری یا به اتمام رساندن کاری
مثال
The American scientist wanted to carry out several experiments before announcing the sending of humans to Mars.
این دانشمند آمریکایی میخواست قبل از اعلام اعزام انسان به مریخ چندین آزمایش انجام دهد.
The boss carried out his orders.
رئیس دستوراتش را اجرا کرد.
She carried out her logic flawlessly.
او منطق خود را بدون نقص اجرا کرد.
I carried out the project according to schedule.
من پروژه را طبق برنامه انجام دادم.
We must carry out our duties promptly.
ما باید بهسرعت وظایف خود را انجام دهیم.
Emma carried out her promise to Noah.
اِما به قولی که به نوح داده بود عمل کرد.