در این بخش شما را با معنی chill to the marrow آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
از اصطلاح chill to the marrow برای اشاره به سرمای زیاد یا ترسیدن زیاد استفاده میکنند. این اصطلاح بهشکل chill to the bone هم به کار میرود. در ادامه کاربردهای مختلف این اصطلاح را در قالب مثال بخوانید.
معانی و کاربرد
- خیلی احساس سرما کردن
- خیلی ترسیده بودن
- احساس سرمای ناخوشایند و آزاردهنده
مثال
The movie gave me a chill to the marrow. I am not recommending it to anyone. It is horrible.
فیلم من را ترساند. آن را به کسی توصیه نمیکنم. وحشتناک است.
I get a chill to the marrow on even passing by that building, it is just so creepy.
حتی وقتی از کنار آن ساختمان رد میشوم بهشدت میترسم، خیلی وحشتناک است.
This play will give anyone a chill to the marrow. Trust me, you do not want to go for it alone.
این نمایشنامه هر کسی را میترساند. به من اعتماد کن، مطمئناً دوست نداری تنها ببینیش.
After I came home from the horror movie, I could not sleep and even the slightest movement in the air was giving me a chill to the marrow.
بعد از اینکه از دیدن فیلم ترسناک به خانه آمدم، خوابم نمیبرد و حتی کوچکترین حرکتی در هوا باعث میشد بترسم.
Raising your children alone without any support would have been so hard. I just think about it and it gives me a chill to the marrow.
بزرگ کردن فرزندان بهتنهایی و بدون هیچ حمایتی بسیار سخت خواهد بود. حتی فکر کردن به آن من را میترساند.
The sight was so dreadful that it gave me a chill to the marrow. I will never step in that street again.
این منظره بهقدری وحشتناک بود که من را ترساند. دیگر هرگز پا در آن خیابان نخواهم گذاشت.