در این بخش شما را با معنی chip on shoulder آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح chip on shoulder بهمعنی عصبانی و ناراحت بودن بهخاطر اتفاقی است که در گذشته افتاده است. در ادامه چند کاربرد و معنای دیگر این اصطلاح را بخوانید. در قسمت مثالها یاد میگیرید که چطور از این اصطلاح در قالب جمله استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- داشتن کینه یا شکایت از کسی
- احساس حقارت کردن
- عصبانی شدن بهخاطر اتفاقی که در گذشته رخ داده است.
- بهراحتی از حرف دیگران ناراحت شدن
- داشتن نگرش جنگجویانه
- عقده داشتن
- آمادهی دعوا بودن
مثال
He’s always picking up fights with everyone. He seems to have a chip on his shoulder.
او همیشه با همه دعوا میکند. به نظر میرسد خوی جنگجویانه دارد.
He has a chip on his shoulder for not being born into a rich family.
او برای اینکه در خانوادهای ثروتمند به دنیا نیامده، عصبانی است.
She still seems to have a chip on her shoulder about the argument she had with her friend last week.
به نظر میرسد که او هنوز در مورد بحثی که هفتهی گذشته با دوستش داشت، عصبانی است.
He has a chip on his shoulder for not being invited to the party.
او برای دعوت نشدن به مهمانی عصبانی است.
Why do you get so aggressive at the slightest hint of criticism? You seem to have a chip on your shoulder.
چرا با کوچکترین انتقادی اینقدر تهاجمی میشوید؟ به نظر میرسد که همیشه آمادهی دعوا هستید.
He was not very cared for as a child, and he has a chip on his shoulder about his upbringing.
در کودکی خیلی به او توجه نمیشد و در مورد تربیتش عقده دارد.
She has a chip on her shoulder about not getting admission into that university.
او در مورد عدم پذیرش در آن دانشگاه عقده دارد.
One of my colleagues is always arguing with everyone. I think he has a chip on his shoulder.
یکی از همکاران من همیشه با همه دعوا میکند. من فکر میکنم او عقده دارد و از چیزی عصبانی است.