در این بخش شما را با معنی close the books آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح close the books بهمعنی تمام کردن یک بحث است. در ادامه کاربردهای مختلف این اصطلاح را بخوانید. در قسمت مثالها یاد میگیرید که چطور در شرایط مختلف، از این اصطلاح استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- پایان یک موضوع را مشخص کردن
- کسبوکاری را متوقف کردن
- هیچ ورودی جدیدی ایجاد نکردن
- پایان دادن به چیزی
- معمولاً برای ابراز ناراحتی از پایان یافتن چیزی استفاده میشود.
- پروندهی چیزی را بستن
مثال
The accountant closed the books and that was the end of your 40 year old favourite sweet shop.
حسابدار دفترها را بست و این پایان شیرینیفروشی ۴۰ سالهی موردعلاقهی شما بود.
The lawyer closed the books of this case. There is no one remaining to be investigated.
وکیل دفاتر این پرونده را بست. کسی باقی نمانده که مورد بررسی قرار گیرد.
I do not like the idea of closing the books without meeting with the concerned head of the department and finding out why the payment cannot be made.
من این ایده را نمیپسندم که بدون ملاقات با رئیس مربوطهی اداره و اطلاع از اینکه چرا نمیتوان پرداخت را انجام داد، همهچیز را تمام کنم.
My father closed the books when his father passed away and never went back to doing the same business.
پدرم وقتی پدرش فوت کرد، کسبوکار را بست و دیگر به همان شغل بازنگشت.
You cannot close the books as you please, the law of the land means something and you will get caught eventually.
شما نمیتوانید کارها را هر طور که میخواهید تمام کنید، قانون کشور معنایی دارد و در نهایت گرفتار خواهید شد.
It’s time to close the books on the library theft of Oxford University in 1956.
وقت آن است که پروندهی مربوط به سرقت کتابخانهی دانشگاه آکسفورد در سال ۱۹۵۶ را ببندیم.