در این بخش شما را با معنی come clean آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح come clean یعنی حقیقت را دربارهی چیزی بگویید که تابهحال مخفی میکردید. اقرار کردن، فاش کردن، اذعان کردن و… معانی دیگر این اصطلاح است. در ادامه، کاربردهای دیگر آن را بخوانید. در قسمت مثالها میتوانید نحوهی استفاده از این اصطلاح را در قالب جمله ببینید.
معانی و کاربرد
- افشاگری کردن
- اعتراف کردن
- گفتن تمام حقیقت
- صادق بودن
مثال
The guy came clean after the police had started their investigation about the robbery.
پس از اینکه پلیس تحقیقات خود را در مورد سرقت آغاز کرده بود، مرد اعتراف کرد.
I have to come clean about this incident else my conscience will kill me anyway.
من باید دربارهی این حادثه اعتراف کنم وگرنه بههرحال وجدانم مرا خواهد کشت.
My children always come clean about making a mess in the house. They help me tidy the place every evening.
فرزندان من همیشه در مورد ایجاد بینظمی در خانه اعتراف میکنند. آنها به من کمک میکنند تا خانه را هرروز عصر مرتب کنم.
The politician came clean in front of the lawyer but denied all charges in the court of law.
این سیاستمدار در مقابل وکیل اعتراف کرد، اما همهی اتهامات خود را در دادگاه انکار کرد.
The man came clean about going to her house but he said he was there only to apologise for his behaviour and did not stay for more than 10 minutes.
مرد دربارهی رفتن به خانهی او اعتراف کرد، اما گفت که فقط برای عذرخواهی بابت رفتارش آنجا بوده و بیش از ۱۰ دقیقه در آنجا نمانده است.
You need to come clean to your parents about this girl that you have been dating.
باید از پدر و مادرت دربارهی این دختری که باهاش قرار گذاشتی صادق باشی و اعتراف کنی.
College students are usually the last to come clean about such parties that they attend.
دانشجویان کالج معمولاً آخرین کسانی هستند که در مورد مهمانیهایی که شرکت میکنند صادق هستند.
To come clean, I should have done something wrong in the first place!
برای اعتراف کردن باید اول کار اشتباهی کرده باشم!
After experiencing strong examination, the accused after all determined to come clean and give a detailed explanation of the occurrence.
پس از انجام معاینات دقیق، متهم تصمیم گرفت که اعتراف کند و توضیح دقیقی از وقوع ماجرا بدهد.