در این بخش شما را با معنی come over آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح come over به معنی سر زدن به خانهی کسی یا بازدید کردن از کسی برای مدت کوتاه است. البته ممکن است این اصطلاح در موقعیتهای مختلف معانی دیگری هم داشته باشد. این معانی را فقط میتوانید در قالب مثال و با توجه به موضوع بحث یاد بگیرید. در ادامه، کاربردهای مختلف این اصطلاح را بخوانید.
معانی و کاربرد
- رفتن به خانهی دیگری
- بازدید از جایی برای مدتی کوتاه
- نزدیک شدن به کسی یا چیزی
- کسی را تحتتاثیر قرار دادن
- تغییر نظر خود در مورد چیزی
- با عبور از چیزی به جایی رسیدن
- به نظر برسد که یک نوع خاص از افراد بودن
مثال
June and her sister will come over for lunch on Sunday, we are having chicken pie.
جون و خواهرش یکشنبه برای ناهار پیش ما میآیند، ما پای مرغ داریم.
Come over here and look out of the window, you can see the beach.
بیا اینجا و از پنجره بیرون را نگاه کن، میتوانی ساحل را ببینی.
Come over and sit next to me, I want to hear how your day went.
بیا کنارم بنشین، میخواهم بشنوم روزت چطور گذشت.
Come over to the pool, you are sitting all alone under that umbrella.
بیا توی استخر، تو تنها زیر آن چتر نشستهای.
I do not know what has come over her, she was very rude to him today.
نمیدانم چه بر سر او آمده است، امروز با او بسیار بیادب بود.
I had to go home from work today as a terrible bout of nausea came over me. I think that it must have been something that I ate.
امروز باید از سر کار به خانه برمیگشتم که حالت تهوع وحشتناکی به من دست داد. فکر میکنم حتماً بهخاطر چیزی بوده که خوردهام.
We must try to convince him to come over to our side of the argument, he will see that we are right.
ما باید سعی کنیم او را متقاعد کنیم که در بحث به سمت ما بیاید؛ خواهد دید که حق با ماست.
The people came over from Norway for the festival.
مردم برای جشنواره از نروژ آمده بودند.
She comes over as being very nervous.
به نظر میرسد که او بسیار عصبی است.