در این بخش شما را با معنی crack of dawn آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
از اصطلاح crack of dawn برای اشاره به صبح خیلی زود استفاده میکنند. در ادامه کاربردهای دیگر آن را بخوانید. حتما بخش مثالها را بررسی کنید چون فقط با کمک مثال و در قالب جمله است که میتوانید نحوهی استفاده از یک اصطلاح را یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- صبح خیلی زود
- زمان قبل از طلوع آفتاب
- سپیدهدم
- طلوع خورشید
مثال
TV channels start discussing what can happen at the crack of dawn.
کانالهای تلویزیونی صبح زود بحث را در مورد آنچه که ممکن است اتفاق بیفتد شروع میکنند.
At the crack of dawn, Dad and I were back at the track. I hardly slept, but I didn’t care.
صبح زود، من و بابا به مسیر برگشتیم. به سختی میخوابیدم، اما اهمیتی نمیدادم.
Jane started at the crack of dawn and only went home in the evening after the whole team had stopped working.
جین صبح زود شروع کرد و تازه بعدازظهر که کل تیم کار را متوقف کردند به خانه رفت.
Tim always keeps busy from the crack of dawn to the late afternoon.
تیم همیشه از صبح خیلی زود تا اواخر بعدازظهر مشغول است.
We are leaving this place at the crack of dawn tomorrow.
فردا سحرگاه این مکان را ترک میکنیم.
You should go to bed now – if you wish to wake up at the crack of dawn.
اگر میخواهید صبح زود از خواب بیدار شوید، الان باید به رختخواب بروید.
Jenny is always up at the crack of dawn while Jack is a pure night owl.
جنی همیشه صبح زود بیدار است، درحالیکه جک شبها بیدار است.
We were always up at the crack of dawn to catch more fish.
ما همیشه صبح زود بیدار بودیم تا بیشتر ماهی بگیریم.
She goes to the gym at the crack of dawn every day.
او هرروز صبح زود به باشگاه میرود.