معنی cross swords چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی cross swords و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی cross swords

در این بخش شما را با معنی cross swords آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح cross swords یعنی با کسی به‌صورت فیزیکی یا کلامی جنگیدن و دعوا کردن. در ادامه کاربردهای دیگر این اصطلاح را بخوانید.

معانی و کاربرد

  • درگیری فیزیکی یا لفظی با شخص دیگری
  • ‌درگیر شدن در جنگ
  • دوئل کردن
  • مشاجره‌ی شدید یا نزاع با شخص دیگری
  • حریف کسی بودن

مثال

The vice-presidents crossed swords at all policy meetings.

معاونان رئيس‌جمهور در تمام جلسات سياسی با هم درگیر شدند.

He crossed swords with his boss over overspending.

او به‌خاطر هزينه‌های بيش‌ازحد با رئيسش دچار درگیری شد.

They crossed swords on many occasions over nothing in particular.

آن‌ها در بسیاری از موارد با هم نزاع کردند، آن‌هم سر هیچ‌وپوچ.

He always looked forward to crossing swords with his brother.

او همیشه دنبال درگیر شدن با برادرش بود.

We had a bad time when we last crossed swords.

آخرین باری که درگیر شدیم دوران بدی داشتیم.

I do not want to cross swords with Jerry over the topic.

من نمی‌خواهم با جری در مورد این موضوع نزاع کنم.

You are too young to cross swords with the teacher.

شما برای جنگیدن با معلم خیلی جوان هستید.

The teacher and the parent crossed swords over who was more powerful.

معلم و والدین بر سر اینکه چه کسی قدرتمندتر است با هم جنگیدند.

They have crossed swords in the past about political beliefs.

آن‌ها در گذشته در مورد اعتقادات سیاسی با هم جروبحث کرده‌اند.

The manager has crossed swords with employers who don’t like her administration.

این مدیر با کارفرمایانی که مدیریت او را دوست ندارند دچار درگیری شده است.