معنی cross the line چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی cross the line و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی cross the line

در این بخش شما را با معنی cross the line آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح cross the line را اگر کلمه‌به‌کلمه ترجمه کنیم یعنی از خط عبور کردن یا از مرز عبور کردن. معنای استعاری آن یعنی طوری رفتار کنید که قابل پذیرش نباشد.

معانی و کاربرد

  • به‌گونه‌ای رفتار کردن که قابل‌قبول نیست
  • از یک مرز، استاندارد، حد یا قانون فراتر رفتن
  • از آستانه‌ی آنچه مناسب است عبور کردن
  • توهین‌آمیز یا ضداجتماعی بودن

مثال

This newspaper has crossed the line. This article is so offensive to so many people.

این روزنامه از حد عبور کرده است. این مقاله برای بسیاری از مردم خیلی توهین‌آمیز است.

There’s no need to talk about my mother like that. You’re crossing the line now.

نیازی نیست در مورد مادرم این‌طور صحبت کنید. رفتار شما قابل‌قبول نیست.

The film was so rude, and we left about halfway through. It crossed the line several times over.

فیلم خیلی بی‌ادبانه بود و ما تقریباً از وسط فیلم آن را ترک کردیم. چندین بار از حد گذراند.

Those guys know how to cross the line. I never want to go to one of their concerts again.

آن بچه‌ها می‌دانند چگونه از حد و مرزها عبور کنند. من هرگز نمی‌خواهم دوباره به یکی از کنسرت‌های آن‌ها بروم.

The comedian really crossed the line. His idea of humour is appalling.

این کمدین واقعاً از حد گذراند. ایده‌ی طنز او وحشتناک است.

The protesters who are crossing the line must be stopped.

معترضانی که از حد و مرزها عبور می‌کنند باید متوقف شوند.

The politician’s language and rhetoric crossed the line, and it was reckless.

زبان و لفاظی سیاستمدار از حد عبور کرد و بی‌پروا بود.