در این بخش شما را با معنی crystal clear آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
از اصطلاح crystal clear برای اشاره به چیزهایی استفاده میشود که واضح و روشن هستند و درک آنها ساده است. در ادامه کاربردهای دیگر از اصطلاح را بخوانید.
معانی و کاربرد
- چیزی که درک آن آسان است.
- شفاف و واضح
- دستورالعملهایی که بهراحتی قابلدرک یا تا حد امکان ساده هستند.
- یک چیز یا تصویر کاملاً تمیز یا واضح.
مثال
The pictures on the high-definition TV are crystal clear.
در تلویزیونِ با کیفیت بالا تصاویر کاملا شفاف هستند.
The cloudless sky on the mountaintop is crystal clear and makes it easy to view the land below.
آسمان بدون ابر در قلهی کوه شفاف است و دیدن زمین زیرین را آسان میکند.
This package must be dropped off by 5 p.m. Is that crystal clear?
این بسته باید تا ساعت ۵ بعدازظهر تحویل داده شود. واضحه؟
Residents of the town have made it crystal clear that the proposed highway must not be built.
ساکنان شهر بهوضوح گفتهاند که بزرگراه پیشنهادی نباید ساخته شود.
A good lecturer’s lessons are crystal-clear, but those of a better lecturer are engaging as well.
درسهای یک مدرس خوب کاملاً واضح است، اما درس های یک مدرس بهتر نیز جذاب است.
The instructions for preparing the dish are crystal clear.
دستورالعمل تهیهی غذا کاملاً شفاف است.