در این بخش شما را با معنی cut corners آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح cut corners معانی مختلفی دارد. یکی از رایجترین کاربردهای آن، کاهش دادن هزینههای اضافه است اما با معنی میانبر زدن هم استفاده میشود. در ادامه کاربردهای این اصطلاح را بخوانید و در قسمت مثالها، نحوهی استفاده از آن را در قالب جمله یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- صرفهجویی در زمان، پول، مواد یا تلاش، شاید غیرعاقلانه
- انجام کاری به روشی ارزان و آسان
- میانبر زدن
- حذف مراحل هنگام انجام کار، اغلب بهضرر محصول نهایی
- کاهش هزینههای اضافی
این اصطلاح اغلب برای نشان دادن اینکه کاری غیرقانونی در حال انجام است استفاده میشود.
مثال
It is certainly not a sensible move to cut corners with national security.
مطمئناً این اقدام عاقلانهای نیست که هزینهی امنیت ملی را کاهش دهید.
My mom often had to cut corners when we were kids in order to feed all of us.
وقتی بچه بودیم مادرم مجبور میشد هزینههای اضافی را کم کند تا به همهی ما غذا بدهد.
The company is known to cut corners. This means that they import all of their products instead of making it.
این شرکت مشهور است که مراحل انجام کار را حذف میکند. یعنی همهی محصولات خود را بهجای ساخت، وارد میکند.
When the boss found out that the accounting department was cutting corners they fired them all.
هنگامی که رئیس متوجه شد بخش حسابداری در حال حذف برخی مراحل کار است، همهی آنها را اخراج کردند.
The President of the United States decided to cut corners in order to overcome the recession.
رئیسجمهور ایالات متحده تصمیم گرفت برای غلبه بر رکود هزینههای اضافه را کاهش دهد.
To fill out the credit card this month, I must cut corners.
این ماه برای پر کردن کارت اعتباری باید هزینههای اضافی را کم کنم.