معنی cut the mustard چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی cut the mustard و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی cut the mustard

در این بخش شما را با معنی cut the mustard آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح cut the mustard به‌ معنی موفق شدن است اما معنا و کاربرد آن به همین یک مورد محدود نمی‌شود. این اصطلاح ممکن است در جمله‌های مختلف با معانی متفاوتی استفاده شود که در ادامه می‌خوانید. اصطلاحات را حتما در قالب جمله یاد بگیرید تا نحوه‌ی استفاده و کاربرد دقیق آن را به خاطر بسپارید.

معانی و کاربرد

  • موفق شدن
  • رسیدن به انتظارات
  • به‌اندازه‌ی کافی شایستگی داشتن
  • به‌اندازه‌ی کافی برای شرکت یا رقابت کافی بودن
  • در حد استاندارد بودن
  • انتظارات را برآورده کردن
  • کاری را به‌خوبی انجام دادن

مثال

My neighbor had applied for the post of architect in a big project, but did not cut the mustard.

همسایه‌ی من برای سمت معمار در یک پروژه‌ی بزرگ درخواست داده بود، اما به‌اندازه‌ی کافی شایستگی نداشت.

That boy wants to be the captain of the team, but does he cut the mustard?

اون پسره می‌خواد کاپیتان تیم بشه اما آیا شایستگی‌اش رو داره؟

I need a bigger knife for these large fruits; this one doesn’t cut the mustard.

من برای این میوه‌های بزرگ به یک چاقوی بزرگ‌تر نیاز دارم. این یکی کافی نیست.

His friends and siblings helped him through his studies, but when it came to working, he couldn’t cut the mustard.

دوستان و خواهران و برادرانش در تحصیل به او کمک کردند، اما وقتی نوبت به کار رسید، او نتوانست انتظارات را برآورده کند.

He was a great player, but he retired sometime ago. We’ll have to see if he still cuts the mustard.

او بازیکن بزرگی بود، اما مدتی پیش بازنشسته شد. باید ببینیم که آیا او هنوز انتظارات را برآورده می‌کند یا خیر.

Though he had practiced hard, on the day of the trials, he was not at his best, so could not cut the mustard.

اگرچه او سخت تمرین کرده بود، اما در روز آزمایش در بهترین حالت خود نبود، بنابراین نتوانست انتظارات را برآورده کند.

When he started his career, he was shy and reserved – no one thought he would cut the mustard; but now, his achievements speak for themselves.

هنگامی که او کار خود را شروع کرد، خجالتی و محجوب بود - هیچ‌کس فکر نمی‌کرد موفق شود. اما درحال‌حاضر، دستاوردهای او برای خودشان حرفی برای گفتن دارند.

I have made this flyer for the event. Do you think it would cut the mustard?

من این بروشور را برای این رویداد ساخته‌ام. به نظر شما به‌اندازه‌ی کافی خوب است؟