معنی cut to the chase چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی cut to the chase و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی cut to the chase

در این بخش شما را با معنی cut to the chase آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح cut to the chase یعنی سر اصل مطلب رفتن و در مورد مهم‌ترین مسائل بحث کردن. در ادامه کاربردهای دیگر این اصطلاح را بخوانید. اصطلاحات را حتما در قالب مثال یاد بگیرید چون بدون مثال، نمی‌توانید معنای دقیق و نحوه‌ی استفاده از آن‌ها را به خاطر بسپارید.

معانی و کاربرد

  • رفتن سر اصل مطلب
  • تمام جزئیات غیرضروری را کنار گذاشتن
  • روی نکته‌ی اصلی تمرکز کردن
  • فقط موارد مهم را گفتن و جزئیات را کنار گذاشتن

مثال

We haven’t got all day for this discussion. Let’s cut to the chase.

ما تمام روز برای این بحث وقت نداریم. بیایید برویم سر اصل مطلب.

After the customary greetings and handshakes, we cut to the chase and began negotiating with our clients.

پس از احوال‌پرسی و دست دادن مرسوم، رفتیم سر اصل مطلب و مذاکره با مشتریان خود را شروع کردیم.

He was busy with his work, so I cut to the chase and told him that the project had been cancelled.

او مشغول کار خود بود؛ بنابراین من سر اصل مطلب رفتم و به او گفتم که پروژه لغو شده است.

I don’t have time for idle talk, so cut to the chase and tell me what you want.

من برای صحبت‌های بیهوده وقت ندارم، پس سر اصل مطلب بروید و به من بگویید چه می‌خواهید.

I can see that you are busy, so I’ll cut to the chase. I need you to lend me a large amount of money.

می‌بینم که سرت شلوغ است، بنابراین من سر اصل مطلب می‌روم. نیاز دارم که مقدار زیادی پول به من قرض بدهید.

As soon as everyone was assembled, the team cut to the chase and began the discussion.

به محض اینکه همه جمع شدند، تیم سر اصل مطلب رفت و بحث را آغاز کرد.

I’ll cut to the chase and tell you the main problem. Your car has a faulty engine.

می‌خواهم سر اصل مطلب بروم و مشکل اصلی را به شما می‌گویم. ماشین شما یک موتور معیوب دارد.