در این بخش شما را با معنی damp squib آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح damp squib برای اشاره به مهمانیها و رویدادهایی استفاده میشود که در ابتدا فکر میکنید خیلی هیجانانگیز و جذاب هستند اما بعد از حضور در آن رویداد یا مهمانی بهشدت پشیمان میشوید. البته غیر از رویداد و مهمانی، برای توصیف هر چیزی که کمتر از آنچه انتظار دارید هیجانانگیز است میتوانید از همین اصطلاح استفاده کنید. در ادامه کاربردها و معانی مختلف آن را میخوانید و در قسمت مثال هم یاد میگیرید که چطور از این اصطلاح در جمله استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- رویدادی که مردم فکر میکنند هیجانانگیز خواهد بود، اما وقتی اتفاق میافتد ناامیدکننده است.
- چیزی کمتر از حد انتظار هیجانانگیز است.
- کاهش هیجان
- ناامیدی
- ضدحال
مثال
People were expecting a big celebration, but what they got was a damp squib.
مردم انتظار یک جشن بزرگ را داشتند، اما چیزی که به دست آوردند یک ضدحال اساسی بود.
The fireworks salesman was accused of selling damp squibs.
فروشندهی مواد آتشبازی متهم به فروش محصولاتی بود که کمتر از انتظار هیجان داشتند.
Everyone else was having a good time; she was acting like a damp squib.
بقیه خوش میگذراندند. او مانند ضدحال عمل میکرد.
Her 16th birthday party should have been a blowout, but thanks to the rain, it turned into a damp squib that everyone wanted to forget.
جشن تولد ۱۶ سالگی او باید میترکاند، اما بهخاطر باران تبدیل به یک ضدحال حسابی شد که همه میخواستند آن را فراموش کنند.
Everyone felt the need to ask him why he was being such a damp squib instead of partaking in the festivities.
همه احساس میکردند که باید از او بپرسند که چرا به جای شرکت در جشنها اینقدر ضدحال است.
The party turned out to be a bit of a damp squib. Half the people who’d been invited didn’t turn up.
مهمانی کمی ضدحال بود. نیمی از افرادی که دعوت شده بودند حاضر نشدند.