در این بخش شما را با معنی dead in the water آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح dead in the water برای اشاره به چیزهایی استفاده میشود که یا نمیتوانند هیچ حرکتی انجام دهند یا بهدرستی کار نمیکنند. در ادامه معانی و کاربردهای دیگر این اصطلاح را میخوانید و در قسمت مثالها میتوانید نمونههایی از کاربرد این اصطلاح را در قالب جمله ببینید.
معانی و کاربرد
- قادر به تولید حرکت نبودن
- به درستی کار نکردن
- قادر به ایجاد اقدام موثر نبودن
- تلاشی که در رسیدن به اهداف مورد نظر شکست خورده است
- چیزی که بعداً موفقیتآمیز بودن آن غیرممکن به نظر میرسد
- چیزی که بعید است رخ دهد
- دست و پا بسته بودن
- در حالت رکود فرو رفتن و فروش نداشتن
مثال
Their company is trying to revive an income that is dead in the water.
شرکت آنها در تلاش برای احیای درآمدی است که بعید است حاصل شود.
My idea to go on a field trip is dead in the water.
ایدهی من برای رفتن به یک گردش علمی تاثیرگذار نبود.
The entire store is dead in the water, they are soon selling the shop.
کل فروشگاه در حالت رکود است؛ آنها بهزودی مغازه را میفروشند.
The rumour is out now; his protest is dead in the water.
شایعه در حال حاضر منتشر شده است. اعتراض او بیتاثیر بوده است.
His efforts didn’t work at all; this project is dead in the water.
تلاش های او بههیچوجه جواب نداد. این پروژه شکست خورده است.
The movement to bring peace in the city is dead in the water now due to the issue of sectarianism.
جنبش برای برقراری صلح در شهر به دلیل مسئلهی فرقهگرایی اکنون شکست خورده است.
Sara told me that the movie was pathetic. The chances to go and watch this movie in the cinema are dead in the water now.
سارا به من گفت که فیلم رقتانگیز بود. شانس رفتن و تماشای این فیلم در سینما در حال حاضر با شکست مواجه شده است.