در این بخش شما را با معنی dig one’s own grave آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اگر بعضی از اصطلاحات انگلیسی را کلمهبهکلمه ترجمه کنیم، به معنای دقیق آن میرسیم چون یک اصطلاح شبیه آن در فارسی هم رایج است. اصطلاح dig one’s own grave از همین دسته اصطلاحات است. این اصطلاح یعنی گور خود را کندن و در شرایطی استفاده میشود که کار انجامشده نتایج منفی بسیار مخربی برای فرد دارد. در ادامه چند کاربرد مختلف این اصطلاح را میخوانید و در قسمت مثالها یاد میگیرید که چگونه از این اصطلاح در جمله استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- انجام کاری که عواقب منفی برای شما داشته باشد، هر چند که این عواقب بهراحتی قابل مشاهده باشد.
- کاری احمقانه انجام دادن که به خود فرد آسیب جدی برساند، باعث خرابی یا سقوط خودش شود.
- گور خود را کندن
مثال
She dug her own grave when she started talking behind her boss’s back.
وقتی پشت سر رئیسش شروع به صحبت کرد، گور خودش را کند.
I don’t feel sorry for him getting arrested. He dug his own grave when he stole the money.
من برای دستگیری او متاسف نیستم. وقتی پول را دزدید خودش گورش را کنده بود.
If she continues to behave like this towards her senior officer, she’ll be digging her own grave.
اگر او به این رفتار با افسر ارشدش ادامه دهد، گور خودش را میکند.
Getting too close to local hooligans means you’re digging your own grave.
نزدیک شدن بیش از حد به هولیگانهای محلی (اراذل و اوباش) به این معنی است که در حال کندن گور خود هستید.